بیسر و ته بودن سریالها گردن کیست؟
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۶۰۰۶۴
سریالهای تلویزیونی و نمایش خانگی گاه آنقدر بد شروع و تمام میشوند که این احساس به وجود میآید چیزی جدا از یک اتفاق هنری در آن دخیل است. موضوع را با یک یادداشت و دو گفتوگو در گزارشی از نظر میگذرانید.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا؛ شروع و پایان سریال نقش مهمی در ماندگاری مخاطبهای اثر و به خاطر ماندن سریال در ذهن مخاطب دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یادداشت؛ مجتبی احمدی – دبیرگروه فرهنگ و هنر- خبرگزاری برنا
یکی از نقاط عطف و قوت هر سریال و مجموعهی تلویزیونی شروع خوب و پایان جذاب است که میتواند در ماندگار کردن سریال در ذهن مخاطب موثر واقع شود.
یکسری از مجموعههای تلویزیونی و حتی شبکه نمایش خانگی در رعایت استاندارد آغاز سریال که میتواند فرصتی برای معرفی کاراکترها راهاندازی قصه و گره افکنیهای ابتدایی برای درگیر کردن مخاطب باشد آنچنان که باید و شاید موفق عمل نمیکنند. در واقع میتوان گفت فاکتور گرفتار کردن مخاطب برای ایجاد سوال در پیگیری و گرم شدن قصه به خصوص در قسمتهای ابتدایی و قسمت اول لحاظ نمیشود و این مسئله معمولا یک مانع در حفظ مخاطب در شروع کار است.
معمولا یک سریال تلویزیونی برای اقبال و استارت گیرا نیازمند معرفی مطلوب از کاراکترها و نزدیک کردن مخاطب به شخصیتها و معرفی آنها در استخوانبندی قصه است. این در حالی است که برخی از سریالهای تلویزیونی و شبکه نمایش خانگی گنگ آغاز میشوند، معرفی کاملی از شخصیتها در مسیر ابتدایی ندارند و در واقع شرایط را برای قرار گرفتن مخاطب در دل داستان ایجاد نمیکنند به همین دلیل بارها شاهد این بودهایم که بعد از گذشت چندین قسمت تازه سریال جای خود را در میان مخاطبانش باز کرده است. گویی نویسنده به رغم انتخاب دو خطی جذاب برای طراحی مسیر داستان و شخصیتها، پیرنگهای قصه، بچه قصههای سریال و... عجلهای نداشته و شاید از این طریق به مطول کردن شما بخوانید آب بستن به سریال روی آوره است و البته گاهی این بد سلیقگی به وسواسهای نامرغوب نویسنده در اطلاعرسانی قطرهچکانی از داستان مرتبط میشود که این هم به نوعی نقصی قابل بررسی است.
بیاغراق نیست اگر بگوییم فاجعه در جایی است که برخی از سریالها بی در و پیکر پهن میشوند و عملا نویسنده در جمعبندی کار به عجزی محسوس میرسد که بسیار سریالهایی را دیدهایم که شروعی متوسط داشته اما پایانی ضعیف و دم دستی همهی زحمات تیم تولید را بر باد داده است.
داستانهایی که نیمه کاره میماند، شخصیتهایی که داستانشان تمام نمیشود، موقعیتهایی که رها میشوند، قصههایی که بیدلیل داستان را زخمی میکنند اما با تکلیفی نامعلوم به تیتراژ پایانی میرسند. نکاتی است که مخاطب باهوش و سریال ببینی را که به رغم دسترسی به انواع سریال از بهترین کمپانیهای دنیا به این سریال اعتماد کرده است پشیمان میکند و در واقع نمیتوانیم مخاطبمان را از سریالمان سیراب و اغنا کنیم طوری که گویی با ما در مسیری عبث همراه شده و حس آب در هاونگ کوبیدن برایش بعد از مدتها باقی میماند.
استراتژی نویسنده در شکلگیری داستان، معرفی شخصیتها، ایجاد به موقع روابط، آشنا کردن مخاطب با همهی اتفاقات در راه، تعلیقها، کششها، پیرنگها و اولویتهای روایت منطقی داستان و... مواردی است که در نشاندن مخاطب پای اثر موثر است و جمع کردن به موقع داستان ورود صحیح و منطقی قصه و به خصوص نیمه تمام نگذاشتن هر یک از این شخصیتها در پایانبندی سریال و هر اثر نمایشی در ماندگاری کار در ذهن مخاطب اثری شگرف خواهد داشت.
جابر قاسمعلی: شروع موفق یک سریال به درگیری شخصیتها در موقعیت داستان بستگی داردجابر قاسمعلی نویسنده سریالهای «طلسمشدگان»، «نرگس»، «وارش» و... که در کارنامهاش نگارش آثار در گونههای متفاوت دیده میشود در گزارش تخصصی برنا با موضوع آغاز استاندارد یک فیلمنامه حرفهای، شخصیتپردازیهای اصولی، پایانبندیهای خیرهکننده و... که موجب موفقیت یک اثر میشود گپ و گفتی با ما داشته که از نظر میگذرانید.
جابر قاسمعلی فیلمنامهنویس که در آثاری همچون سریال «طلسمشدگان»، «نرگس» و فیلمهای سینمایی «تلفن همراه رئیسجمهور»، «روانی» و... فعالیت داشته است در پاسخ به این پرسش که آغاز یک سریال موفق چه ویژگیهایی را باید دارا باشد به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا پاسخ داد: شروع هر اثر از این نظر اهمیت دارد که نویسنده بتواند در پردهی اول(یعنی 10 دقیقهی اول) شخصیتهای داستان را معرفی کند و بگوید موضوع چیست. یعنی به تماشاگر بفهماند این افراد در خصوص چه موضوعی با هم در ارتباطاتند و داستان چه خطی را پیگیری میکنند.
نویسنده سریال «نرگس» درباره معرفی مکرر شخصیتها در قسمتهای اول یک سریال عنوان کرد: دلیل نمیشود چون سریالها طولانیتر از فیلمهای سینمایی هستند پس چند قسمت اول را به معرفی شخصیتها بپردازیم. بسیاری این کار را انجام میدهند. گاهی میبینیم سه_چهار قسمت از یک سریال گذشته است اما اثر هنوز نتوانسته تماشاگر را درگیر خودش کند. علتش هم این است که نویسنده به جای ایجاد موقعیت نمایشی فقط به شناساندن کاراکترها پرداخته است.
قاسمعلی در خصوص چگونگی باور پذیر بودن یک اثر و ایجاد موقعیت و گرهافکنی در داستان اظهار داشت: مسئلهی اصلی باورپذیری است که در شروع بسیار تاثیرگذار است. گارسیا مارکز جملهی معروفی دارد که در آن میگوید: «نویسنده میتواند هر مزخرفی را که دلش خواست بنویسد فقط به این شرط که بتواند آن را به مخاطبش بقبولاند.» یعنی برای شروع موفق یک سریال باید موقعیتی ایجاد کنید که شخصیتها درگیر آن موقعیت شوند و بعد راه خلاصی و برونرفتی از آن چالش را طراحی کنید که مخاطب ترغیب شود قسمت بعدی اثر شما را ببیند. بنابراین شروع یک سریال موفق فقط داشتن آدمهای جذاب و متقاعدکننده نیست؛ مهم رفتار شخصیتها در برخورد با موقعیتهای چالشبرانگیز قصه است.
نویسنده فیلم سینمایی «تلفن همراه رئیس جمهور» دربارهی نیمه تمام شدن برخی از بچه قصههای سریالها که تماشاگر را عصبی و سردرگم میکند عنوان کرد: یک فیلمنامه طبعا نیاز به ارائهی اطلاعات دارد اما این اطلاعات حتما بایستی در مسیر داستان، حوادث و اتفاقات ارائه شوند. حضور داستانکها یا ساپلاتها در مجموعههای تلویزیونی طبیعی است. یک وقتهایی در تولیدات سینمایی ساپلایتهایی میآیند تا قربانی پلات اصلی و شاه پیوست شوند. یعنی شما ساپلاتها را طراحی میکنید که پیرنگ اصلی خود را پررنگتر کنید اما در ادامه دیگر به این ساپلاتها کاری ندارید.
او در پایان گفت: طبیعی است که پایانبندیها به نوع فیلمنامه برمیگردد. در فیلمنامههای کلاسیک و سه پردهای حتما باید پایان قطعی باشد. یعنی تمام فراز و فرودهایی که در ذهن مخاطب شکل گرفته باید به فرجامی برسد تا تکلیف تماشاگر مشخص شود. سریالها هم به دلیل اینکه در تلویزیون پخش میشوند و تلویزیون ذاتا یک رسانه مردمی محسوب میشود باید داستان خود را جمعبندی کنند؛ به گونهای که تمام پرسشهایی که داستان مطرح کرده را پاسخ بدهد تا بیننده احساس اغنا و رضایت کند.
فهیمه سلیمانی: برخی کارگردانها فکر میکنند تعامل با نویسنده از ارج و قربشان کم میکندفهیمه سلیمانی نویسنده سریالهای «خوشنام»، «کارو» و... که در کارنامهاش نگارش آثار در گونههای مختلف دیده میشود در گزارش تخصصی برنا با موضوع آغاز استاندارد یک فیلمنامه حرفهای، شخصیتپردازیهای اصولی، پایانبندیهای خیرهکننده و... که موجب موفقیت یک اثر میشود گپ و گفتی با ما داشته که از نظر میگذرانید.
فهیمه سلیمانی فیلمنامهنویس که در آثاری همچون سریال «خوشنام»، «کارو» فعالیت داشته است در پاسخ به این پرسش که آغاز و پایان یک سریال موفق چه ویژگیهایی را باید دارا باشد به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا پاسخ داد: سریالی جزو سریالهای خوب و موفق محسوب میشود که با انرژی بالایی آغاز شده و با یک موقعیت درخشان و غیرقابل پیشبینی به پایان برسد. متاسفانه در سریالهای ما این اتفاق نمیافتد. اکثر آثار نمایشی ما قابل حدس هستند؛ آثاری که شروع درخشان و درستی دارند اما ضعیف و دم دستی به پایان میرسند.
نویسنده سریال «خوشنام» درباره معرفی مدام شخصیتها در قسمتهای اول یک سریال و نیمه تمام شدن برخی از بچه قصههای سریالها که تماشاگر را عصبی و سردرگم میکند عنوان کرد: سردرگمی در روایت قصه و معرفی مکرر شخصیتها یکی از مشکلات بزرگ برخی از سریالها محسوب میشود. هدف اصلی این است که ما قصه را به خوبی روایت کنیم. اگر در طول داستان قصههای درستی را طراحی کرده باشیم آرام آرام مخاطب با کاراکترها آشنا میشود و شخصیتها را در روند قصه میشناسد. بنابراین ما هیچ نیازی به پیشزمینههای کسلکننده که مخاطب را خسته کند نداریم.
سلیمانی در خصوص ایرادی که برخی به نویسندگان و برخی به تیم تولید در جمعبندیهای نامشخص داستان و شخصیتهای رها شدهی قصه وارد میکنند اظهار داشت: تجربهی شخصی من این است که این ایراد به تیم تولید برمیگردد. به این دلیل که نویسنده مدتها زمان میگذارد تا یک کاراکتر را از صفر بسازد بنابراین کمتر پیش میآید نویسندهای در طول قصه کاراکتر خودش را گم کند. چون این کار تخصصی است و این نویسنده است که با قلم بنای کار را از ابتدا خلق میکند.
او ادامه داد: وقتی یک نویسنده از این تخصص آگاه باشد میداند هر شخصیت از کجا شروع میشود و کجا به انتها میرسد. همهی اینها الگوریتمی دارد که فیلمنامهنویس طبق آن پیش میرود. اما وقتی کار در مرحلهی پیشتولید قرار میگیرد همهچیز متفاوت میشود. گاهی یک نویسنده 2 یا سه سال از زمانش را صرف نگارش یک فیلمنامه میکند آنوقت هنگام تولید یک مجموعهی تلویزیونی زمان پیشتولید تا تولید اثر حتی به یک ماه هم نمیرسد چرا که دغدغهی کارگردان فقط انتخاب بازیگر است و روی اصول درستی پیش نمیرود.
سلیمانی در خصوص ضعف فیلمنامهها که گه گاهی برخی شخصیتها را نصفه و نیمه رها میکنند عنوان کرد: گاهی میبینیم که کارگردان کاراکتر را متوجه نشده است. برای همین برخی از شخصیتها و قصهها را نصفه و نیمه رها میکند. این مسئله به این قضیه برمیگردد که هنوز فرهنگ تعامل بین کارگردان و فیلمنامهنویس در کشور ما ایجاد نشده است. متاسفانه اکثر کارگردانها ادعای نویسندگی دارند و فکر میکنند اگر بخواهند با ما تعامل داشته باشند از ارج و قربشان چیزی کم میشود.
او در پایان گفت: قطعا کار خوب زمانی تولید میشود که تهیهکننده، کارگران و فیلمنامهنویس کار را دوشادوش هم پیش ببرند. گاهی ممکن است بازیگری متوجه ارزش دیالوگی نشود اما آن دیالوگ و ریاکشن به فهم آن سکانس کمک میکند. بنابراین از نگاه من باید فیلمنامهنویس در جلسات دورخوانی حضور پیدا کند و یک صندلی برای او در نظر گرفته شود تا او بتواند بیان بازیگر را در خواندن دیالوگها بشنود و در پیشبرد کیفیت اثر تاثیرگذار باشد.
خبرنگار: تبسم کشاورز
انتهای پیام/
آیا این خبر مفید بود؟ 0 0
نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: رادیو و تلویزیون سینما سریال نرگس جابر قاسمعلی سریال خوشنام سریال کارو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۶۰۰۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مسوولان در نشر و چاپ کتاب نویسندگان را حمایت کنند
فوزیه بشارت در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: از اواخر سال ۹۷ در کلاسهای داستان نویسی آقای سراجالدین معناگر از اساتید این عرصه شرکت کردم و سه ماه پس از اینکه در این کلاس ها شرکت کردم تلاشم را برای نوشتن کتاب به نتیجه رساندم.
وی با باراز خوشحالی از آموختن داستان نویسی بیان کرد: بعد از این کلاس آموزشی اولین کتاب من برای چاپ به انتشارات رفت.
وی با بیان اینکه شهرستان بیجار شاعران زیادی دارد که اشعار را به زبان گروسی سرودهاند، افزود: من اولین زنی هستم که زبان بیجار گروسی را به داستان و رمان تبدیل کرده است.
دومین اثرم به کتاب صوتی تبدیل شد
بشارت ادامه داد: همچنین اولین کسی هستم که دومین کتاب داستانی خود با عنوان «هورمسگه گان ژنیگ» را در بیجار به کتاب صوتی تبدیل کردهام که این اقدام با کمک شهر کتاب به یک کتاب صوتی تبدیل شد و همچنین کتاب بنده به زبان فارسی نیز ترجمه شده است.
نویسنده بیجاری به ایدهپردازی آثار خود اشاره کرد و ابراز داشت: ایده های داستان نویسی را بعضاً از محیط اطراف و یا حتی فیلمها و یا کتابهایی که میخوانیم و حتی اتفاقاتی که در گذشته بوده گرفته می شود و در این میان تنها ایدههایی به داستان تبدیل میشود که پتانسیل لازم برای داستان شدن را داشته باشد.
وی ادامه داد: سختترین لحظه نوشتن زمانی است که ایدهای را در ذهن داری و می خواهی این ایده را به داستان تبدیل کنی که تبدیل این ایده در قالب داستان کار دشواری است.
مشکلات چاپ و نشر از مسایل سد راه نویسندگان
بشارت تصریح کرد: بحث چاپ و نشر کتاب نیز از سایر مسایل مهمی است که سد راه نویسندگان قرار دارد و یکی از کتابهای کردی بنده که توسط ناشر انجام شد متاسفانه نشر به خوبی توسط ناشر انجام نشد و خود من آثارم را ارسال می کردم.
نویسنده بیجاری اضافه کرد: نویسنده کتابی که مینویسند نمی خواهد تنها برای خود نگه دارد بلکه ناشر باید در راستای نشر اثر تلاش کند و این بخشی از مشکلات نویسندگان است.
بشارت ادامه داد: اولین کتاب من در اواخر سال ۹۷ با عنوان «سه رچوپی ئاگر له ریخه سیه» توسط خانم فروزان محمدی به زبان فارسی در حال ترجمه است و به زودی منتشر می شود.
استقبال مردم از کتاب «اشکهای یک زن»
وی گفت: کتاب «اشکهای یک زن» خیلی بازتاب خوبی داشت و مورد استقبال مردم قرار گرفت و در مسابقات کشوری هم حائز رتبه های برتر شد و به کتاب صوتی نیز تبدیل شده است.
وی تصریح کرد: آثار بنده در خارج از کشور نیز به چاپ رسیده و خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته و این اولین آثار گروسی است که در فرای مرزهای ایران اسلامی منتشر شده است.
بشارت اعلام کرد: همچنین کتاب «سه مای چاره نوس» (رقص سرنوشت) از دیگر آثار نوشته شده توسط بنده است که در حال ترجمه به زبان فارسی است و به زودی روانه بازار خواهد شد.
نویسنده بیجاری به آثار جدید و در حال نگارش خود اشاره کرد و بیان داشت: در حال حاضر دومین رمان خود را به زبان گروسی در حال نگارش دارم و معتقدم ترجمه این کتابها موجب تبادل اطلاعات فرهنگی خواهد شد و بنده آثار خود را به زبان گروسی به نگارش در می آورم.
وی بازخورد مخاطبان اشاره کرد و ابراز داشت: خوشبختانه آثار بنده مورد استقبال بسیار خوب مخاطبان قرار گرفته است و بعضاً مخاطبان با من تماس می گیرند و از نگارش کتاب به زبان و گویش گروسی بسیار تقدیر کردند که موجب زنده شدن زبان و گویش گروسی شده و تاثیرگذاری زیادی بر مخاطب داشته است.
آثار نویسنده همچون فرزند برای مادر است
بشارت اضافه کرد: کتاب و آثار یک نویسنده مانند یک فرزند برای مادر هستند و من با تمام لحظات کتابهایم همزاد پنداری کردهام و هریک از این آثار به نوعی برای من ارزشمند است.
وی اعلام کرد: همچنین در ۱۲ روزنامه مطالب بنده چاپ شده است و به اعتقاد من بزرگترین حمایت و کمک میتواند حمایت مسولان در نشر و چاپ کتاب کمک کنند.
بانوی نویسنده بیجاری به کتابهای صوتی نیز اشاره کرد و اذعان داشت: در دوره حاضر بیشتر مردم به دلایل مشغله کاری ترجیح میدهند از کتاب های صوتی استفاده کنند اما خود من اعتقاد دارم لذت خواندن کتاب به حالت فیزیکی بودن آن و ورق زدن صفحات بهتر است وافرادی که زمان دارند حتماً از کتابهای فیزیکی برای مطالعه استفاده کنند.
کد خبر 6092806